can't fight the feeling


و عاشق اینم که عالی باشم. همه چی تموم و in best shape باشم. مهربون.. بامزه... خوشگل... باهوش... جذاب... خوش پوش... شیطون... موفق... س*سی... همراه... مفید... همه اون چیزهایی باشم که وقتی کنار تو هستم احساس می کنم که هستم... که منو بخوای! منٍ خوب رو بخوای! من رو زیاد بخوای تا من بیشتر کنارت باشم و خوب تر و خوب تر باشم....


و عاشق اینم که بد باشم... بد بین.. بهانه گیر... سر به هوا... نق نقو.... گیج.... خسته... کسل کننده... تا کنار تو احساس کنم که اینها نیستم و تو باز هم منو بخوای و با تمام بدیهام منو بخوای و من بد باشم و با وجود بدی ام، کنار تو احساس امنیت کنم و ته آرامش دنیا رو داشته باشم و آروم سر فرصت و از خوبی، خوب بشم و خوب بشم و بهتر بشم و تو باز هم منو بخوای و من باز هم خوب بشم و آرامش دنیا رو کنارت داشته باشم و ....


می ترسم یادم بره بعد تو چه جور باید زندگی کنم...

نظرات 1 + ارسال نظر
مرلین چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ق.ظ

اگر عالی بودن و بد بودنت رو بتونه به راحتی تحمّل کنه یحتمل به همون راحتی می‌تونه نبودنت رو هم تحمّل کنه. عاشقِ این هم هستی؟

تنها راهِ فهمیدنش اینه که قدری نباشی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد