Be yourself! If anybody wants you, they want you for who you are


ببین عزیز من! دختر من! وقتی میری سر کار جدید و از همون روز اول مهم ترین هیجانی که می بینی اینه که همه از یادآوری ۱۰ جون تنشون لرزیده... وقتی به خاطر تازه وارد بودنت هیچی از هیچی تو ۲ هفته نفهمیدی ... و بالاخره ۱۰ جون می آد و اتفاقا روز اولیه بعد از سه هفته که تو کم خوابی وحشتناک نداری و  شادی و خلاصه می ری سر کار.. و ایمیل چک می کنی و می بینی همه از جمله مدیر گروهت و رئیس مدیر گروهت و خلاصه احتمالا نصف شرکت تمام آخر هفته رو صبح تا شب تا صبح کار کردن و تو میشینی فضول فضول تمام ایمیل ها رو می خونی و کم کم با کلی سرچ کردن و گوگل و ویکی و این حرفا بو می بری چه خبره و اوضاع چیه... و همه خلاصه قاطی اند و تو خجسته حالی... اون موقع لطفا هیجانتو کنترل کن! درسته خیلی خوشحالی که اینقدر عمیق و هیجان انگیز فضولی کرده ای و کلی چیز یاد گرفتی... لطفا جلوی زبونت رو بگیر! وقتی همه با قیافه شاکی می رن اتاق کنترل که قضیه رو جمع کنن، از جلوی دست و پا برو کنار... وقتی عصر بر می گردن و قضیه گند خورده و همه افسرده اند و تلنگر بزنی فحش می دن، با ذوق اعلام نکن که داشتی تمام این مدت فضولی می کردی و کلی سیستم رو با ایراد هاش و سختی هاش یاد گرفتی بس که بدبختی هاشون رو دنبال کردی، لطفا کلمه exciting رو به زبون نیار....


یا اگه خیلی اصرار داری، همه این کارها رو بکن.... بعید نیست به خاطر همین چیزها اینقدر اصرار به استخدامت داشتند....


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد